سه عنصر در جریان اصولگرایی واقعی مطرح است، اصولگرایی واقعی گفتمانی است که اولا تکلیف مدار است. گفتمانی که ‏زمان و مکان نمی شناسد و یک جریان مداوم و همیشگی است. در هر زمان و در هر مکان متناسب با شرایط  باید این گفتمان را ‏مطرح، ترویج، نهادینه و الگو بخشی کرد. برخلاف سایر احزاب و گروهها که گفتمانی نیستند و مقطعی کار می کنند و اگر در ان ‏مقطع شکست بخورند سرخورده و مأیوس می گردند.‏

دوم اینکه وظیفه الهی برایش مطرح است و وظیفه الهی هم  متکی به خداست و زمان و مکان ندارد. نشاط و امید، احساس ‏مسئولیت، شادابی و تلاش همواره در جبهه تکلیف مدار موج می زند. شکل تکلیف عوض می شود ولی تکلیف همواره و در هر ‏شرایطی هست. شکست برایش معنا ندارد و بن بست و بحران او را متوقف و مضطرب نمی کند، زیرا می داند " و من یتق الله ‏یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب". به گونه ای که از حرکت باز ایستد اندوهگین نمی شود زیرا می داند " فعسی أن ‏تکرهوا شیئا و یجعل الله فیه خیرا کثیرا" و " و عسی أن تکرهوا شیئا و هو خیر لکم"  یعنی اگر صد بار هم شکست ظاهری ‏بخورد آن را عین پیروزی می داند زیرا هدفش عمل به وظیفه و تکلیف بوده است که حاصل شده است و بار صد و یکم هم با نشاط ‏حضور پیدا می کند، زیرا تکلیف است و حصول نتیجه را معمول صدها عامل می داند که یکی از انها عمل او به وظیفه است. ‏اصولا نتیجه را خدا رقم می زند و او به نتیجه ای که خدا مقدر کرده است راضی است و مانند حضرت زینب (س) "ما رأیت الا ‏جمیلا" می گوید. امام حسین (ع) در آخرین لحظات شهادت فرمودند "الهی رضا بقضائک".‏

اهل بیت (ع) هم به ما آموزش می دهند که اینگونه باشیم. در پایان زیارت عاشورا می خوانیم " اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک ‏علی مصابهم" یعنی نه تنها از مسائلی که بر اهلبیت امام حسین(ع) وارد شد و قضای الهی است. ناراضی نیستیم بلکه خدارا در ‏این مصائب حمد می گوییم. به لحاظ وظیفه آنچه طبق موازین شرعی، تکلیف می دانیم انجام می دهیم ولی از نتیجه هرچه باشد ‏چون خواست تکوینی خداست خشنود هستیم و ان را زیبایی می دانیم.‏

سوم اینکه این جریان جبهه ای است که با تشخیص حق پیش می رود نه فرمان حزبی ولو آن را باطل بدانند. وقتی که فرد حق را ‏تشخیص می دهد و طبق فرهنگ دینی می داند که حق باقی و پیروز نهایی است به نوسانات نگاه نمی کند. جریان ثابت و دراز ‏مدت و پیروزی قطعی حق را می بیند و احساس شکست نمی کند. در پیروزی هم هیچ تردیدی ندارد، جریان ها و رجال را هم با ‏حق می سنجد نه حق را به قد و قواره رجال. لذا ثابت قدم است و پایدار است. " انّ الذین قالوا ربّنا الله ثم الستقاموا".‏

این انتخابات همانند همه جریانات پس از پیروزی انقلاب اشخاص را محک زد و متأسفانه برخی خوب امتحان ندادند، برخی خود ‏را با موازین و شاخص های اصلح منطبق نکردند، برخی با شاخص های اصولگرایی تنظیم نشدند، برخی اخلاق اسلامی را ‏رعایت نکردند و در عمل پایداری کامل خود را به خط اسلام و انقلاب نشان ندادند.‏

در مورد انتخابات 24 خرداد و انتخاب آقای روحانی چند نکته قابل توجه است:‏

‏

1-رای به آقای روحانی رای به اصلاحات نیست. نماینده اصلاحات آقای عارف بود که وقتی جریان اصلاحات احساس کرد که ‏شکست می خورد کنار کشید و شاید از اول هم می دانستند که رأی ندارند و برای مطرح کردن دوباره این جریان مرده به صحنه ‏انتخابات آمدند. ماندن آقای عارف باعث روشن شدن وضع اصلاحات می شد. ‏

در مورد رابطه ی آقای روحانی و اصلاح طلبان باید گفت، اصلاح طلبان در جلسات خود شرایط حمایت از آقای روحانی را ‏بررسی کردند و مواردی را مطرح کردند که در بیانات و مناظره ها، روحانی باید چنین و چنان کند که ایشان آنها را برآورده ‏نکرد. حتی اپوزیسیون و شخصیت های خارجی مخالف نظام هم اینکه آقای روحانی نماینده اصلاحات نیست را تصریح کردند.‏

‏2-رای به آقای روحانی معلول عوامل متعددی است:‏

الف: لباس روحانیت ‏

‏ ب:  عدم نقد جدی دیدگاههای ایشان در سطح جامعه آن گونه که در مورد کاندیداهای دیگر صورت گرفت که در برخی موارد ‏برتی بعضی از کاندیدها به حد تخریب جدی هم رسید.‏

ج:شعار اعتدال که در آن نفی جریان تندروی اصلاحا ت و جریان فتنه بود.

د: تمرکز برحل مشکلات اقتصادی

پ: سمت های ایشان که برخی به معنای تایید ویژه مسئولین نظام تلقی می گردید.‏

و:  تبلیغات برنامه ریزی شده با هزینه بالا ( که نمونه آن فیلم تبلیغاتی ایشان بود و برخی از کاندیداها حاضر به این گونه تبلیغات ‏نبودند و چنین هزینه هایی و حتی مفدار کمی از آن را هم نداشتند.‏

ز: عضویت در جامعه روحانیت مبارز که اصولگرا هستند و تلقی اصولگرا بودن ایشان می شد.‏

ح: روش تبلیغاتی در مدت زمان بیشتر به صورت پنهان و اشکار در مقایسه با برخی دیگر از کاندیدهای اصولگرا

ی: تأکید ایشان بر پیروی از رهبری ‏

ک: تعدد کاندیداهای اصولگرا که برخی از آنان همان طور که روشن بود و روشن تر هم شد جایگاهی در میان مردم نداشتند و بر ‏رغم تعهد اخلاقی پیشین کنار نرفتند.

 

‏1-‏ اولا از نیروهای مخلص و فداکاری که پای کار گفتمان انقلاب آمدند باید قدر دانی و به طرق مختلف حضوری و غیر ‏حضوری تشکر کرد، البته تشکر حقیقی را از صاحب الامر و بقیة الله (عج) دریافت می کنند. بنده که شاهد تلاش، ‏نشاط، اخلاص، احساس تکلیف، صفا و وفای آنان به اسلام، انقلاب، نظام، شهیدان، امام راحل و رهبر معظم انقلاب ‏بودم، از عمق جان از این عزیزان به سهم خود تشکر می کنم و دستشان را می بوسم.‏

‏2-‏ سازماندهی این نیروهای مخلص و تغذیه گفتمانی به منظور عمق و تعالی بخشی اطلاعات آنان نسبت به گفتمان انقلاب ‏امام و رهبری انجام شود.‏

‏3-‏ تجزیه و تحلیل مسائل انتخابات و آسیب شناسی آن برای این عزیزان ضرورت دارد. در فتنه 88 آسیب های فراوانی ‏وجود داشت‎ ‎‏ که آسیب شناسی و تجزیه و تحلیل آن موجب شد که در این انتخابات نه تنها آن آسیب ها پیش نیامد که ‏نقطه مقابل آن یک حرکت اصولگرایی عالی رخ داد که از نظر دوست و دشمن تحسین بر انگیز است. آسیب شناسی ‏مسائل اجتماعی در یک جبهه به منزله محاسبه نفس در دستورات اخلاقی است که موجب می شود نقاط قوت و ضعف ‏شناخته شود و نقاط ضعف جبران و نقاط قوت تقویت شود. خاص این مورد هم نیست و به مواقعی که نتیجه مطلوب ‏حاصل نشود هم نیست، حتی اگر نتیجه مطلوب هم حاصل شود آسیب شناسی لازم است، کما اینکه محاسبه نفس برای ‏مردان خدا و اهل تقوا هم لازم است.‏

‏4-‏ باید با استفاده از حرکتهای گذشته و تجارب خود و دیگران مجهزتر و با برنامه و طرح کامل تر و دقیق تر و با دور ‏اندیشی بیشتر و با چشم انداز متعالی تر کار را ادامه دهیم و این موضوع  نیازمند جلسات هم اندیشی گفتمان انقلاب ‏اسلامی دارد کما اینکه توسعه و جریان سازی و فرهنگ سازی نسبت به گفتمان ضرورت دارد.‏

‏5-‏ موضوع ولایت فقیه و ولایت مداری در سطح اندیشه و نظریه پردازی و در سطح فرهنگ سازی و در سطح عملی و ‏نهادینه ساختن التزام عملی به ولایت فقیه مسئله اساسی نظام ماست که از آغاز پیروزی انقلاب تا کنون مدام دشمنان ‏اسلام و نظام و مکتب اهلبیت در مقام مقابله و تهاجم و سست کردن آن سرمایه گذاری جدی کرده اند. نقشی که این عنصر در ‏طول این سی و چهار سال در صیانت از نظام و اسلام و تعالی پیشرفت و اقتدار ملی و دهها مؤلفه مثبت در سطح ملی ‏و بین المللی داشته است از تأکید شگفت انگیز آیات و روایات بر ولایت روشن می شود. علت دشمنی بی نظیر  ‏دشمنان با این اصل مترقی از همین چیزهایی که گفتیم آشکار می شود.

در مورد شخص مقام معظم رهبری باید به عنوان ولی فقیه زمان ما که از بزرگترین نعمات الهی به ملت ما و اسلام بلکه ‏بشریت است باید در جهت معرفی شخصیت سرنوشت ساز ایشان و عظمت اندیشه و تدبیر و دور اندیشی و دیگر ‏ویژگی های کم نظیر و بلکه بی نظیر ایشان تحقیق، تبیین و ترویج و تعمیق صورت گیرد و در برابر هجمه ها و شبهه ‏افکنی ها ایستاد و برای معرفی اندیشه، شخصیت، تصمیمات و تدابیر حکیمانه ایشان باید کار فرهنگی و فکری ملی و ‏بین المللی همه جانبه صورت گیرد.‏

‏6-‏ تدوین ساختاری و محتوای دولت اسلامی در ابعاد مختلف ان یک کار اساسی و ضروری برای نظام است البته تلاش ‏هایی صورت گرفته است ولی هنوز نیاز به تدوین یک الگوی جامع دولت اسلامی حتی در سطح کلان به صورت ‏شفاف و دقیق جدی است. این الگو می تواند دولتهایی که در هر مرحله انتخابات ریاست جمهوری تشکیل می شوند را ‏جهت دهی کند و چهار چوب و نقشه راه انها را مشخص سازد.‏

‏7-‏ مسئله فرهنگ انقلاب و فرهنگ اسلام ناب محمدی (ص) که مقام معظم رهبری به حق فرمودند در دولت های قبلی ‏مظلوم واقع شده است یکی از محورهای جدی همه متفکران معتقد به اسلام و نظام اسلامی است. در این مسئله یک ‏فعالیت همه جانبه  و در همه سطوح برای همه اقشار و با استفاده از همه امکانات و فناوری های نوین به عناصر هنری ‏و ادبی و رسانه ای است.  تهاجم و شبیخون و ناتوی فرهنگی بی شک در جامعه ما اثر گذاشته است و هم اکنون هم این ‏تهاجمات و شبیخون ها توسط ناتوی فرهنگی در سطح جامعه ما و جوامع اسلامی به طور جدی جریان دارد. وظیفه ما ‏بسیار سنگین است، حوزه ها، دانشگاهها، متفکران و نخبگان وظیفه سنگینی بر عهده دارند. تشکل ها موسسات و ‏نهادهای فرهنگی نیز وظیفه دارند در این زمینه پشتیبانی لازم را بنمایند. این کار را نباید به شکل های نو ظهور و یا ‏مثلا تشکیل شوراهای جدید انجام داد. نهادهایی با سابقه درخشان و همچنین شخصیت های بی نظیری در حوزه داریم که ‏به فرمایش مقام معظم رهبری عقبه تئوریک نظام هستند. شخصیت هایی مانند آیت الله جوادی آملی که مقام معظم ‏رهبری از ایشان تجلیل می کنند و یا مانند آیت الله مصباح که به فرمایش مقام معظم رهبری مطهری زمان است و خلع ‏وجود مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری را پر می کند در حوزه علمیه وجود دارند که باید از این بزرگان ‏درخواست کرد که محتوای فرهنگ اسلام ناب را ارائه کنند و راهکارهای مقابله با تهاجم و شبیخون فرهنگی را به ما ‏نشان دهند و تحقیقات لازم و کار کارشناسی ضروری در این زمینه تحت اشراف و نظارت آنان انجام شود.‏

 

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: